تو دیگه نیستی و یه بمب ساعتی جای قلبم داره تیک تاک میزنه
برو پشت سرتو نگاه نکن وقتی انفجار تقدیر منه
با عقب کشیدن ساعتا فرصتارو نمی شه برگردوند
غمی رو که تو نگاه آدماست مگه با پلک زدن میشه پوشوند
من با چشمای تو خوابم میبرد من با لبخند تو بیدار شدم
دمِ لحظه های پایان بودم که با بودن تو تکرار شدم
من مساحت جهانم اونقدره که فقط تو توی اون جا میشی
من دارم بعد تو دیوونه میشم تو تو فکر اینکه تنها میشی
نگران نباش که انتظار درد خلاء نبودتو پر میکنه
آینه تسخیرمو گم کرده منو یه مرده تصور میکنه
با عقب کشیدن ساعتا فرصتارو نمی شه برگردوند
غمی رو که تو نگاه آدماست مگه با پلک زدن میشه پوشوند
من با چشمای تو خوابم میبرد من با لبخند تو بیدار شدم
دمِ لحظه های پایان بودم که با بودن تو تکرار شدم
من مساحت جهانم اونقدره که فقط تو توی اون جا میشی
من دارم بعد تو دیوونه میشم تو تو فکر اینکه تنها میشی