چشمها را باز کردیم و به دنیا آمدیم در نگاه پاک و معصومانه مان بیکران بود این جهان کودکی ما به بازیها گذشت ساده بودیم و صداقت موج میزد در نگاه پاک ما بی خبر از درد و رنج و عشق بودیم آن زمان خوش به حال آن زمان خوش به حال آن زمان رفته رفته قد کشیدیم و گذشتیم از نگاه کودکی دیگر آن پاکیزگی در روحمان پیدا نبود صدهزار اندوه و درد و عشق و نفرت را به دل جا داده ایم وای بر ما کودکیمان را چه ارزان داده ایم بی خبر از درد و رنج و عشق بودیم آن زمان خوش به حال آن زمانخوش به حال آن زمان چشم ها را باز کردیم و به دنیا آمدیم در نگاه پاک و معصومانه مان بیکران بود این جهان