گم شده بودم و شبی، نام تورا بلد شدم بین هزار کوره راه، دل به دلِ تو راه داشت دل به دل تو دادم و شبانه راهی ات شدم دلم به راه قرص بود که راه قرص ماه داشت یک نفس است تا به تو ای تو همیشه دور و دیر این دو سه گام آخری دست مرا کمی بگیر گذشتم از همه عالم به دیدن تو رسیدم اگر چه درد کشیده ام در آسمان دلت از رهایی تو چشیده ام گذشتم از همه عالم به دیدن تو رسیدم قطره ای از تو ریخته، به خاک خلقتِ دلم وَ هر چه عقل سست شد، شانه ی عشق محکم است رام نمی شود دلم دست خودش نبود و نیست پیشِ نگاه کردنت، کوهِ تحمل اش کم است یک نفس است تا به تو، ای تو همیشه دور و دیر این دو سه گام آخری دست مرا کمی بگیر گذشتم از همه عالم به دیدن تو رسیدم اگر چه درد کشیده ام در آسمان دلت از رهایی تو چشیده ام گذشتم از همه عالم به دیدن تو رسیدم...