ای روزگار از دست تو به کی شکایت کنم از من نخواه به زندگی تو زندون عادت کنم جوونیمو گرفتی با دست بی رحمیات حرفی برام نذاشتی از چی حکایت کنم دست زمونه دستتو رو میکنه این آسمون ماه نداره ستاره سوسو میکنه من که هنوز همونم یه عمره عشقو خوندم شکوفه صدا رو تو ساز دل نشوندم جز رسم مهربونی کی وعده با تو کردم من کوله بار عشقو به مقصدش رسوندم من کوله بار عشقو به مقصدش رسوندم دست زمونه دستتو رو میکنه این آسمون ماه نداره ستاره سوسو میکنه موی سفیدو دیدم ولی دلم جوونه من قید دریا زدم جنسم از آسمونه گفتی نخون نخوندم فریاد زدم سکوتو ای عشق تو شاهد بودی نبردم آبروتو ای عشق تو شاهد بودی نبردم آبروتو دست زمونه دستتو رو میکنه این آسمون ماه نداره ستاره سوسو میکنه این آسمون ماه نداره ستاره سوسو میکنه