نمیدونستم وقتی که میری با زندگی درگیرتر میشم این چندتا موی سفید میگن هر روز دارم پیرتر میشم لبخندهایی که بین ما جا موند حرفایی که بهت نگفتم من کاش با خودت میبردی این شهرو کجا برم یادت نیفتم من کجا برم یادت نیفتم من نیستی و این هوا هوای مردنه قلبی که جا موند ازت تو سینه ی منه تو سینه ی منه با خاطراتت کاری کردی که از یاد من هیچ وقت نره این شهر بغضم اگه بشکنه از دوریت بارون میگیره رو سر این شهر بغضم اگه بشکنه از دوریت بارون میگیره رو سر این شهر بغضم اگه بشکنه از دوریت بارون میگیره رو سر این شهر بارون میگیره رو سر این شهر