بگو به لحظه های رفته که بی هوا دلم گرفته از این دقیقه های دق مرگ از این هوای غم گرفته به جان من که جان ندارم بگو به خاطر تو مرده که خون من به پای عشق است که قلب من گلوله خورده ای قرار من حال بد روزگار من نبودی انتظار من به خاطر تو بود ای هوای من بهانه ی گریه های من فقط بدان غصه های من به خاطر تو بود چگونه دست از عشق بردارمو تو را به دیگری بسپارمو که تا ابد به درد دوریت دچارم من ابر بی توام میبارمو سری به شانه ی دیوارمو تو میکشی مرا ولی ادامه دارم ای قرار من حال بد روزگار من نبودی انتظار من به خاطر تو بود ای هوای من بهانه ی گریه های من فقط بدان غصه های من به خاطر تو بود