آنجا، در تاریکی صندوقخانه، مردی نشسته. ساز می زند، ساز می زند و ساز می زند. خود را در صندوقخانه حبس کرده تا در تاریکی، انگشتانش به جای پرده های تار عادت کنند. این مرد، پدر موسیقی نوی ایران است:
علینقی وزیری.
در زمانه ای به دنیا آمد که موسیقی، شفاهی بود. هر استاد چند شاگرد داشت و دانش خود را به آنها منتقل می کرد. نه مدرسه ای بود، نه ارکستری، نه قطعه چاپ شده ای، نه آهنگ ضبط شده ای و در این شرایط، علینقی وزیری ردیف میرزا عبدالله و آقا حسین قلی را به خط موسیقی نوشت، به اروپا رفت و درس موسیقی خواند و بعد به وطن بازگشت و مدرسه عالی موسیقی را تاسیس کرد و موسیقی علمی را بنیان نهاد، ارکستر کوچکی از شاگردانش تشکیل داد و با آنها کلوب موزیکال را راه انداخت و بعد هم به اجرای تئاتر پرداخت. با آنکه نیاکانش نظامی بودند و خود تا مرتبه ریاست قشون پیش رفت، اما به عشق موسیقی از نظامی گری دست شست و خود را وقف توسعه موسیقی کرد.
آلبوم «آثار ارکستری از علینقی وزیری» نمونه ای از آثار ارکسترال او در دستگاه های دشتی، ماهور، چهارگاه، سه گاه و شوشتری ساخته شده و قطعات آن اغلب بی کلام و در فرم رِنگ هستند. اما چهار قطعه باکلام نیز در بین آنها هست که توسط عبدالعلی وزیری و غلامحسین بنان با اشعاری از حافظ، سعدی و ابوسعید ابوالخیر با تضمین حسین گل گلاب خوانده شده اند. اجرای قطعات را ارکستر فارابی، ارکستر گلها، ارکستر هنرستان موسیقی ملی و ارکستر رادیو انجام داده اند.
موسیقی علینقی وزیری ترکیبی از موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی غربی است. گرچه رگه ایرانی آثارش پررنگ تر است. در زمانه خودش این نوع صدادهی ترکیبی جدید بود و چندان طرفدار نداشت، اما او با علمی کردن موسیقی و ایجاد قطعاتی بدیع، تاثیر زیادی بر موسیقی نهاد؛ تا جایی که می توان همه آهنگسازان ایرانی معاصر در همه ژانرها را تحت تاثیر او دانست.