یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید سعدی
که جایی که دریاست من کیستم
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
بلندی از آن یافت کاو پست شد
درِ نیستی کوفت تا هست شد
این چند بیت از باب چهارم بوستان سعدی را که درباره تواضع است، پیشتر در کتاب فارسی دوران مدرسه خوانده ایم. اما حالا
بهمن سلیمی آن را می خواند، در آلبوم «سولماز».
آلبوم «سولماز» را شرکت آوای هنر مهنّا منتشر کرده است. این آلبوم به سبک موسیقی سنتی ایرانی همراه با آواز ساخته شده است. بهمن سلیمی علاوه بر خوانندگی آلبوم، در کنار جمال بردبار نوازنده تار و سه تار و هادی صالح نیا نوازنده دف، به نواختن تنبک می پردازد. اشعار آلبوم را نیز حافظ و سعدی سروده اند.
«سولماز» تنها دو قطعه دارد؛ اما دو قطعه طولانی که در واقع هر یک چند آهنگ هستند: قطعه اول، «دشتی» نام دارد و با غزلی از حافظ خوانده شده است. قطعه دوم «ماهور» است و با اشعاری از سعدی در قالب مثنوی خوانده شده است. از جمله اشعار حافظ که در این آلبوم خوانده شده، غزل «دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد» و «میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت» است. از سعدی نیز به جز شعر بالا از بوستان، این شعر نیز توسط بهمن سلیمی در آلبوم «سولماز» خوانده شده و مصرع اول آن در کاور آلبوم نیز نوشته شده است:
ز خاک آفریدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
حریص و جهانسوز و سرکش مباش
ز خاک آفریدندت آتش مباش
چو گردن کشید آتش هولناک
به بیچارگی تن بینداخت خاک
چو آن سرفرازی نمود، این کمی
از آن دیو کردند، از این آدمی