به جرات میشود گفت بعد از صادق هدایت، یا حتی همردیف با هدایت، «غلامحسین ساعدی» تاثیرگذارترین و مهمترین نویسنده ادبیات معاصر ایران است. این «گوهرمراد» شیرین، حساس، باهوش، شریف و دوستداشتنی نوشتههایی چنان درخشان و ماندگار از خودش به یادگار گذاشت که تا همیشه خواندنیاند و زنده و قابل تامل. «عزاداران بیل» یکی از این آثار ارزشمند است. یا شاید حتی بشود گفت درخشانترینشان. این کتاب شامل هشت داستان پیوسته است که مربوط میشود به روزگار اهالی روستایی به نام «بیل». فقر، تنگدستی، رنج، خرافات، جهالت و همۀ چیزهای دیگری که این مردمان با آنان زندگی میکنند را در این داستانها میبینیم. درواقع بیل، اهالی بیل و خیلی از اتفاقات این داستانها نمادیناند. ساعدی بهزیبایی تمام از نمادها بهره گرفته تا بتواند در فضای خفقان و سرکوب و سانسوری که در آن میزیست، حرفش را بزند. و مگر رسالتی والاتر و ارزشمندتر از این برای یک هنرمند هست؟ بیل نمادی بود از ایران و بیلیها نمادی از یک ملت. دیار و مردمانی که روز به روز بیشتر در قعر سیاهی و فلاکت فرو میروند و کورسوی امیدی هم دیده نمیشود. نه آیندهای در کار است و نه نجاتدهندهای. انگار همهچیز در لحظۀ حال متوقف شده و خاک بر آن نشسته است. امیدی هم اگر هست واهی است و آغشته به خرافات. عزاداران بیل آینهای است از آنچه ساعدی بهعنوان یک روشنفکر، از جامعه زمانش میدید. تمام شخصیتهای فراموشنشدنی و منحصربهفرد عزاداران بیل نمادند. مشاسلام، کدخدا، موسرخه... اما نکتۀ حایز اهمیت دیگر این است که ساعدی در این داستانها هم به جنبههای جامعهشناسانه و مردمشناسانه میپردازد و هم روانشناسانه. هم فضای واقعگرایانه دارد و هم سورئال. و همه اینها را با ظرافت و هوشمندی بینظیری به هم پیوند میزند. نثر خاص و گیرای ساعدی را هم که به همۀ اینها اضافه کنید، نتیجهاش میشود اثری که هر داستانش یک جور فکر و روح و جان خواننده را درگیر میکند و با خودش میبرد. از ننهرمضانِ روبهمرگ قصۀ اول و صدای زنگولهای که مو به تنت سیخ میکند گرفته تا مشحسن و گاوش در قصۀ چهارم. داستانی که داریوش مهرجویی بعدتر فیلم «گاو» را با اقتباس از آن ساخت.
کتابصوتی «عزاداران بیل» را با صدای «علی دنیوی ساروی» میتوانید از همین صفحه دانلود کنید.