یک آن ای جان کم نشدی در یادم شادم زان دم که بی هوا دل دادم جان جانان آه ای پریزاد من عشقت عمری ست رسیده به داد من زیبای دلخواه ای خوب همراه غرق توست بود و نبود من جان به قربان آن دو چشمان مهربانت ای وجود من تو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منه تو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منه تو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منه تو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منه یک آن در جان غیر تو را ندیده ام افتان خیزان به دام تو رسیده ام جان جانان غرور خود شکسته ام هر روز هر شب به پای تو نشسته ام زیبای دلخواه ای خوب همراه غرق توست بود و نبود من جان به قربان آن دو چشمان مهربانت ای وجود من تو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منه تو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منه تو پریزادی و انگاری که رویایی و چشمات مینیاتوری ترین تصویر دنیای منه تو مث خوابی و ای کاش منو دریابی و دریایی بسازی از شب و روزی که رویای منه