ابرای آشفته حرفای ناگفته تو این ترافیک و لبخند نزدیک و ضبطی که میخونه عطری که می مونه تو خاطره هامون من با تو و بارون چشمای تو عشق و جنون داره یک اتفاق نو تازه شدن با تو یک فصل بی تکرار سرسبزی و دیدار از پشت این شیشه بارون شروع میشه با هم سفر کردیم از شب گذر کردیم این جاده با تو آسمون داره همراه من باش و با من سفر کن تا همپای هم باشیم تا آخر دنیا این راه کوتاهه حال خوشی داره حس می کنیم خوابو تا ساحل دریا تو این خیابون و حس دو تا مون و هر لحظه همرات و هر ثانیه با تو انگار یک رویاس این کوچه مال ماست هم پرسه با مهتاب امسال سال ماست خندیدنت هرشب شگون داره حتی همین خونه دلواپسمونه تا اینکه برگردیم عاشقترش کردیم من پنجره میشم شاید که ابری شم با من چه ها کردی چترا رو وا کردی بارونه که بی وقفه میباره هر جا که تو باشی من ساکن اونجام این سرزمین با تو یعنی همه دنیام دور از هیاهو و هم صحبت بارون همسایه با موجا من زندگی می خوام