شوق دیدارت بهانه ی دل مهر تو دارم به خانه ی دل ای که از نسل اولیایی، خوش به حال زائران حرم هر که شد مهمان به خان کرم در دلش نوری آشنایی برکت ملک ری فخر ایران اسوه ی علم و تقوا و ایمان بر دل عاشقان کن نگاهی تا که مانده نفس مانده آهی ری شد از نورت بهشت ولا بر گل رویت نوشته خدا بنده ی پاک و عبدالعظیمی هم کریمی و ابن الکریمی ای فروغ آفتاب ولا از مزارت بوی کرب و بلا میوزد هر طرف چون نسیمی خوش تر از گلشن و هر شمیمی