مرگ من روزی فرا خواهد رسید، روزی از این تلخ و شیرین روزها / روز پوچی همچو روزان دگر، سایه ای ز امروزها دیروزها / پر شدم از ترانه های سیاه، پر شدم از ترانه های سپید / از هزاران شراره های نیاز، از هزاران جرقه های امید / من تو را در تو جستجو کردم، نه در آن خواب های رویایی / عاشقم عاشق ستاره ی صبح، عاشق ابرهای سرگردان / عاشق روزهای بارانی، عاشق هر چه نام توست بر آن / مرگ من روزی فرا خواهد رسید، در بهاری روشن از امواج نور / در زمستانی غبار آلود و دور، یا خزانی خالی ازفریاد و شور / بی تو دور از ضربه های قلب تو، قلب من می پوسد آنجا زیر خاک / آه شاید عاشقانم نیمه شب گل به روی گور غمناکم نهند، بعدها نام مرا باران و با د / نرم می شویند از رخسار سنگ / عاشقم عاشق ستاره ی صبح، عاشق ابرهای سرگردان / عاشق روزهای بارانی، عاشق هر چه نام توست بر آن