قدم زنان روانه ام همیشه در مسیر تو، بدون تو کجا رود کسی که شد اسیر تو هر آنچه در اتاق هست و نیست گوش میشود، به گوش جان که میرسد صدای چون حریر تو قرار آسمانیم به خانه میکشانیم، پر است خلوت من از حضور بی نظیر تو قرار آسمانیم به خانه میکشانیم، پر است خلوت من از حضور بی نظیر تو نگاه من که از تبار ماه و آب و آینه است ببین که خیره مانده بر شکوه چشمگیر تو به سوی یک صدای سرد دوباره کوچ میکنم، از این سکوت یخ زده به سوی گرمسیر تو قرار آسمانیم به خانه میکشانیم، پر است خلوت من از حضور بی نظیر تو قرار آسمانیم به خانه میکشانیم، پر است خلوت من از حضور بی نظیر تو