با تو ام ابر مسافر، وطن پرندهها کو؟ با تو ام ابر مسافر، گریهها و خندهها کو؟ دنیا دیواره و زندون، منو از خودم رها کن تا شبو ازم بگیری اسم فردا رو صدا کن این جا شلاقه و زنجیر، این جا آسمون کوتاهه این جا سقف آرزوها به بلندی یه آهه من اسیرم اما زنجیر تو اسارت غروره آرزومه پرکشیدن، وطن پرنده دوره با تو ام ابر مسافر که تنت داغ زمینه روی آفتابو نپوشون، بذار دنیا رو ببینه ما میخواستیم از ترانه واسه هم خونه بسازیم مثل عاشقای قصه دل به آسمون ببازیم ما میخواستیم اما دنیا پر سنگ و پر خاره تو بباری و نباری برامون فرقی نداره بذار دنیا رو ببینه اون که آفتابیترینه اون که بارون میشه هر شب رو تن گلا میشینه اون که ابری میشه گاهی تو چشای گریهآلود اون که بارونیه جنسش، اون که عاشق زمین بود این جا شلاقه و زنجیر، این جا آسمون کوتاهه این جا سقف آرزوها به بلندی یه آهه