از این رها گذاشتن تو چه میکشم ای دل ببین ز داشتن تو چه میکشم عشق آخرست و ای دل من دور میشود از بس به اشتباه تو مجبور میشود چیزی نمانده از شهر جز خاطرات تو چیزی نمانده از تو غیر از صدای من چیزی نمانده از من جز پرسه های شب چیزی نمانده از شب جز گریه های من سازم اگر مرا بنوازی شعرم اگر مرا بسرایی راهم فقط اگر تو بیایی عشقم فقط اگر تو بخواهی
چیزی نمانده از شهر جز خاطرات تو چیزی نمانده از تو غیر از صدای من چیزی نمانده از من جز پرسه های شب چیزی نمانده از شب جز گریه های من سازم اگر مرا بنوازی شعرم اگر مرا بسرایی راهم فقط اگر تو بیایی عشقم فقط اگر تو بخواهی