همینجا چشم به رام بمون ، اینجا صدام زخمی تره / اینجا که توو کولاکِ شب، نقابارو باد میبره باد میبره / همینجا چشم به رام بمون، تا ماهِ گریه بگذره / اینجا که تو یادِ منی، پَرپَر شدن آسون تره آسون تره / این سایه هایِ رهگذر، که پا به پای من میان / این دیوارای کاهگلی، خیلی به چشمم آشنان / شاید همین لحظه ها بود، که مُردمو ویرون شدم / که آخرِ خطِ گریز، با جاده ها هم خون شدم / همینجا چشم به رام بمون، اینجا صدام زخمی تره / اینجا که توو کولاکِ شب، نقابارو باد میبره باد میبره / همسفر دستامو گُم نکن، چشماتو هرگز ازم نگیر / همسفر پُلی اگه شکست، تو فقط طاقت بیار نمیر / همینجا چشم به رام بمون، اینجا صدام زخمی تره / اینجا که توو کولاکِ شب، نقابارو باد میبره باد میبره / همینجا چشم به رام بمون، تا ماهِ گریه بگذره / اینجا که تو یاد منی، پَرپَر شدن آسون تره آسون تره